ترجمه مقاله

مکسال

لغت‌نامه دهخدا

مکسال . [ م ِ ] (ع ص ) آن زن که کار نکندو این در زنان مدح بود. ج ، مکاسیل . (مهذب الاسماء). دختر نازپرورده که از مجلس خود بیرون نرود، و هو مدح لها. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || زن سست و کاهل . (ناظم الاطباء). || سست و کاهل . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله