ترجمه مقاله

مکسر

لغت‌نامه دهخدا

مکسر. [ م َ س ِ ] (ع اِ) جای شکستن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جای شکستن از هر چیزی . (از اقرب الموارد). || جای آگاهی و آزمایش چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). جای آگاهی و خبرت و آزمایش چیزی . (ناظم الاطباء).
- رجل صلب المکسر ؛ مرد پایدار در شدت . (از ذیل اقرب الموارد).
- عود صلب المکسر ؛ چوب نیکو و سخت . (منتهی الارب ). چوبی که نیکویی آن را از شکستن معلوم کنند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
- فلان طیب المکسر ؛ فلان ستوده است در وقت آزمایش . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
|| نژاد و بیخ . (منتهی الارب ). نژاد و اصل و بیخ . (منتهی الارب ). ج ، مکاسر. (ناظم الاطباء). اصل . (اقرب الموارد).
- مکسر الشجرة ؛ بیخ درخت جایی که شاخه های آن شکسته شود. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله