مکسوف
لغتنامه دهخدا
مکسوف . [ م َ ](ع ص ) نعت مفعولی از کسف . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). تیرگی گرفته . تیره و تارشده . مظلم :
انارة العقل مکسوف بطوع الهوی
و عقل عاصی الهوی یزداد تنویراً.
انارة العقل مکسوف بطوع الهوی
و عقل عاصی الهوی یزداد تنویراً.
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا).