ترجمه مقاله

مکموم

لغت‌نامه دهخدا

مکموم . [ م َ ] (ع ص ) خرمابن غلاف غوره برآورده . مکمومة. (منتهی الارب ) (آنندراج ). خرمابن طلعبرآورده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نهال خرما فروپوشیده به چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نهال خرمابن پوشیده شده به چیزی تا مصون و محفوظ ماند. (ناظم الاطباء). خوشه ٔ خرما که هنگام رطب شدن پوشیده شود تا میوه ٔ آن تر و تازه بماند و پرندگان و گرما آن را تباه نکنند. (از اقرب الموارد). || شتری که دهان آن را با دهان بند بسته باشند تا نگزد. (ناظم الاطباء) (از معجم متن اللغة).
ترجمه مقاله