ترجمه مقاله

مکنوز

لغت‌نامه دهخدا

مکنوز. [ م َ ] (ع ص ) خزانه کرده شده . (غیاث ) (آنندراج ). پنهان و گذاشته شده در گنجینه . (ناظم الاطباء) : شاه گفت ... اثاث و امتعه و مکنوز و مدخر از محمولات اثقال ... جمله به جایگاهی نقل باید کردن که اختیار افتد. (مرزبان نامه چ قزوینی ص 289). || مجازاً، به معنی پنهان داشته شده . (غیاث ) (آنندراج ) :
خمش کن از خصال شمس تبریز
همان بهتر که باشد گنج مکنوز.

مولوی .


ترجمه مقاله