ترجمه مقاله

مکی

لغت‌نامه دهخدا

مکی . [م َک ْ کی ] (ص نسبی ) منسوب به مکه . رجوع به مکه شود. || اهل مکه . ج ، مکیان : مکیان از بیم وی زهره نداشتندی که رسول خدا را رنجانیدندی . (کشف الاسرار ج 3 ص 476).
چو علمت هست خدمت کن چو دانایان که زشت آید
گرفته چینیان احرام و مکی خفته در بطحا.

سنائی .


ما را برون ز حکمت یونانیان چو هست
تقلید مکیان و قیاسات کوفیان .

انوری (دیوان چ مدرس رضوی ج 2 ص 704).


موکب مجد مجلس اسمی از قرب جوار کعبه ٔ عزت و قبله ٔ مکیان بازرسید. (منشآت خاقانی چ دانشگاه ص 71).
ترجمه مقاله