ترجمه مقاله

مگس رانی

لغت‌نامه دهخدا

مگس رانی . [ م َ گ َ ] (حامص مرکب ) راندن مگس و پشه و جز آن . (ناظم الاطباء).
- مگس رانی کردن ؛ مگس ران بودن . مگس راندن از چیزی :
وگر چون عیسی از خورشید سازم خوانچه ٔ زرین
پر طاوس فردوسی کند بر خوان مگس رانی .

خاقانی .


و رجوع به مگس ران (معنی دوم ) شود.
ترجمه مقاله