ترجمه مقاله

میان دربند

لغت‌نامه دهخدا

میان دربند. [ دَ ب َ ] (اِخ ) میان دربند و بالا دربند و زیر دربند، از بلوکات ولایت کرمانشاهان است . حد شمالی : کردستان . شرقی : سنقر. جنوبی : کرمانشاهان . غربی : قصر و ذناب است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ). نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان ، واقع در شمال باختری کرمانشاه طرفین شوسه ٔ کرمانشاهان به سنندج و از شمال محدود است به بخش کامیاران شهرستان سنندج و از جنوب به دهستان حومه ٔ شهر و از خاور به دهستان پای روند و پیله وار و از باختر به دهستانهای خالصه و بخش روانسر. چون دیه های آن در طول رودخانه ٔ کامیاران و رازآوار واقع شده به میان دربند مشهور گشته و هوای دهستان سالم و سردسیر و کوههای مهم آن چاله زرد - کمر کبود - بلوچ است . این دهستان از 76 آبادی بزرگ و کوچک و 11500 تن جمعیت تشکیل شده و آبادیهای مهم آن عبارت است از: ده گل ، چقاماران ، بی ابر، باتمان جعفرآباد، شاه خانی . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
ترجمه مقاله