ترجمه مقاله

میثرة

لغت‌نامه دهخدا

میثرة. [ ث َ رَ ] (ع اِ) جامه ای که به روی جامه ها پوشند. (منتهی الارب ، ماده ٔ وث ر) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بالشچه مانندی که پیش زین نهند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آنچه بر روی زین افکنند تا نشست سوار آسان بود. ج ، مواثر، میاثر. (مهذب الاسماء). || نمدزین . ج ، مواثر، میاثر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || مرکبی از حریر و دیبا که معمول مردم ایران بوده . (ناظم الاطباء). مرکبی از حریر و دیبا. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || پوست شیر و دیگر ددان .(ناظم الاطباء). پوست دد. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله