ترجمه مقاله

میخی

لغت‌نامه دهخدا

میخی . (ص نسبی ) منسوب به میخ . آنچه نسبت به میخ دارد. شبیه میخ . مانند میخ .
- خط میخی . رجوع به ذیل کلمه ٔ خاورشناسی و خط شود.
|| در اصطلاح متصوفه ، خرقه و جبه ٔ درویشان و آن را هزار میخی نیز گویند. (آنندراج ) (از برهان ).نوعی از جبه و خرقه ٔ درویشان که دو ته جامه ٔ سفید را به رشته های خیلی ستبر جابجا دوزند. (غیاث ). خرقه وبالاپوش درویشان که سوزن زده نیز گویند. (یادداشت لغت نامه ).
ترجمه مقاله