ترجمه مقاله

میده سالار

لغت‌نامه دهخدا

میده سالار. [ م َ دَ / م ِ دِ ] (ص مرکب ) خوانسالار. || نانوا و نان پز. (ناظم الاطباء). نان پز و ناظر و طباخ . (از آنندراج ) (انجمن آرا). شخصی را گویند که نان می پزد. (آنندراج ) (برهان ). نان پز را گویند. (فرهنگ جهانگیری ) :
آفاق را از جرم خور هم قرص وهم آتش نگر
هم مطبخ و هم خوان زر هم میده سالار آمده .

خاقانی .


و رجوع به میده شود.
ترجمه مقاله