ترجمه مقاله

میرآخورباشی

لغت‌نامه دهخدا

میرآخورباشی . [ خوَرْ / خُرْ ] (اِ مرکب ) (میر + آخور + باشی که کلمه ٔ ترکی است به معنی سر) سردار کارکنان اصطبل پادشاهی . (غیاث )(آنندراج ). امیرآخورباشی . و رجوع به میرآخور شود.
ترجمه مقاله