ترجمه مقاله

میفاة

لغت‌نامه دهخدا

میفاة. (ع اِ) زمین بند برآمده . (منتهی الارب ، ماده ٔ وف ی ) (ناظم الاطباء). میفا. رجوع به میفا شود. || سرپوش تنور. (ناظم الاطباء). میفا. || آتش پهن کرده که در آن نان پزند. (ناظم الاطباء). میفا. || کوره ٔ خشت پختن . (ناظم الاطباء). میفا. و رجوع به میفا شود.
ترجمه مقاله