ترجمه مقاله

میقاتگاه

لغت‌نامه دهخدا

میقاتگاه . (اِ مرکب ) وعده گاه . وعده جای : تا او این شکایت بر موسی (ع ) کرد چون از میقاتگاه بازآمد. (کتاب النقض ص 483).
نوروز پیک نصرتش میقاتگاه عشرتش
نه مه بهار از حضرتش دل ناشکیبا داشته .

خاقانی .


و رجوع به میقات شود.
ترجمه مقاله