ترجمه مقاله

میلاد

لغت‌نامه دهخدا

میلاد. (اِخ ) نام پهلوان ایران . (غیاث ). نام یکی از پهلوانان ایران که پدر گرگین بود. (ناظم الاطباء). نام پدر گرگین بوده . (انجمن آرا). نام یکی از پهلوانان ایران که چون کیکاووس به مازندران رفت ایران رابه او سپرد و گرگین پسر اوست . (برهان ) :
ترا ایزد این فر و برزت نداد
نداری زگرگین میلاد یاد.

فردوسی .


بدانسو که گرگین میلاد بود
که با گرز و با تیغ فولاد بود.

فردوسی .


به میلاد بسپرد ایران زمین
کلید در گنج و تاج و نگین .

فردوسی .


چو آمد بر آن شارسان بزرگ
که میلاد خواندیش کید سترگ .

فردوسی .


ز نزدیک ایشان سواری برفت
به نزد سکندر به میلاد تفت .

فردوسی .


نسب ایشان [ امراء آل سامان ] به گرگین میلاد رسد. (مجمل التواریخ و القصص ص 386). اندر عهد کیکاوس پیغمبر سلیمان بود... و جهان پهلوانی رستم و مبارزان و معروفان چون ... میلاد و گودرز و کشواد...(مجمل التواریخ و القصص ص 91). میلادبن جرجین میلادجردبنا کرده است . (ترجمه ٔ تاریخ قم ص 79).
ترجمه مقاله