ترجمه مقاله

میلگه

لغت‌نامه دهخدا

میلگه . [ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) محل تعبیه ٔ میل . جایگاه میل که نشانه است در صحرا و دریا :
سکندر چو زین حالت آگاه گشت
کز آن میلگه پیش نتوان گذشت .

نظامی (اقبالنامه ص 208).


به فرمان کشتی کش چاره ساز
جهانجوی از آن میلگه گشت باز.

نظامی (اقبالنامه ص 209).


ترجمه مقاله