ترجمه مقاله

میمونیان

لغت‌نامه دهخدا

میمونیان . [ م َ مو / م ِ مو ] (اِ مرکب ) ج ِ میمونی ، منسوب به گل میمون . تیره ای از گیاهان دولپه ای پیوسته گل برگ که جنس ها و انواعش چندان زیاده نیست و تمام آنهابه صورت علفهای بالنسبه کوچکی هستند که بعضی از آنها ریشه ٔ دائمی دارند. گلهای آنها نامنظم و دارای پنج کاسبرگ بهم چسبیده است و جام گل نیز دارای پنج گلبرگ است که به یکدیگر متصل شده لوله ای دراز میسازند که در بالای آن دو لبه است . لبه ٔ بالا دارای دو قطعه ٔ بلندتر و لبه ٔ زیرین دارای سه قطعه ٔکوتاهتر است و وضع آن بطریقی است که تقریباً پوزه ٔ حیوانی شبیه به میمون را مینماید (که سبب وجه تسمیه هم شده است ). و چون جام گل را از دو پهلو فشار دهند دهان آن بازمیشود. شماره ٔ پرچمها در جنسهای مختلف این تیره متفاوت است . در بعضی جنسها پنج و در بعضی چهار و در برخی دو پرچم است که به سطح داخلی گلبرگها میچسبند. تخمدان آن ها دوخانه ای و میوه ٔ آنها در هر خانه دانه های بسیار دارد که بواسطه ٔ دو شکاف از بالا خارج میشوند. از معروفترین جنسهای این تیره گل میمون است که یکی از گلهای زینتی است . رجوع به میمون (گل ) شود. دیگر از جنسهای دیگر این تیره گل کتانی و سیزاب و گل جالیز و گل انگشتانه و گل ماهور است . (از گیاه شناسی گل گلاب ).
ترجمه مقاله