ترجمه مقاله

میمیز

لغت‌نامه دهخدا

میمیز. (اِ) مویز. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (برهان ). انگور خشک کرده . (ناظم الاطباء). انگور خشک شده . (برهان ). میویز. زبیب . نوعی کشمش . کشمش :
آنها که اسیر عقل و تمییز شدند
در حسرت هست و نیست ناچیز شدند
رو باخبری ز آب انگور گزین
کاین بی خبران به غوره میمیزشدند.

(منسوب به خیام از آنندراج ).


رجوع به مویز شود.
ترجمه مقاله