ترجمه مقاله

می آلود

لغت‌نامه دهخدا

می آلود. [ م َ / م ِ ] (ن مف مرکب ) می آلوده . آلوده به شراب :
عیبم بپوش زنهار ای خرقه ٔ می آلود
کان پاک پاکدامن بهر زیارت آمد.

حافظ.


حافظ به خود نپوشید این خرقه ٔ می آلود
ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را.

حافظ.


|| مخمور. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله