ترجمه مقاله

ناآراسته

لغت‌نامه دهخدا

ناآراسته . [ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) مقابل آراسته . بدون زینت . نامزیّن . غیرمطرد. || نامهیا. آماده نشده . غیر مستعدّ. ناساخته . نابسیجیده . || نامنتظم . نامرتب . بدون نظم و ترتیب . || تباه . غیرمعمور. نابسامان . عَسطَلَة؛ سخن ناآراسته . هُراء؛ سخن تباه ، ناآراسته . (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله