ترجمه مقاله

نابلس

لغت‌نامه دهخدا

نابلس . [ ب ُ ل ُ ] (اِخ ) شهر مشهور مستطیل شکل اندک پهنای فراوان آبی است میان دو کوه در سرزمین فلسطین . بظاهر شهر کوهی است که گویند آدم در آنجا خدا را سجده کرده است و کوه کزیرم که سخت مورد اعتقاد یهودان است در آنجا واقع شده و یهود معتقدند که این کوه قربانگاه اسحاق است و نامش هم در توراة آمده است . و سامری ها [ فرقه ای از یهودان ] در آنجا نماز می گزارند، در آن کوه از دل غاری چشمه ای جاری است که سامریون سخت به تعظیم و زیارت آن معتقدند و بهمین مناسبت عده ٔ سامری ها در این شهر زیاد است . (معجم البلدان ج 8 ص 232). و آن [ نابلس ] مسکن طایفه ای سمره نام یهود بوده و بدون ضرورت کار و غیره در جای دیگر سکونت ننمایند و در آن شهر مسجدی است بزرگ که بزعم ایشان قدس و بیت المقدس عبارت از همان مسجد بوده و این بیت المقدس معروف را بی اصل و ملعون دانند بطوری که در موقع عبور از آن سنگی برداشته و بر آن زنند. (ریحانةالادب ج 4 ص 139 از مراصد). شماره ٔ نفوس آن 16 هزار نفر است و از آن جمله هزار نفر یهود و نصاری و بقیه مسلمان می باشند. (قاموس الاعلام ).
ترجمه مقاله