ترجمه مقاله

ناجور

لغت‌نامه دهخدا

ناجور. (ص مرکب ) مقابل جور. چیزهای بی مناسبت و از جنس های مختلف . (فرهنگ نظام ). چیزی که جفت و جور با دیگری نباشد. هر دو چیز که با هم مختلف باشند و به یکدیگر شباهت نداشته باشند. (ناظم الاطباء). نامناسب . که جور نیست . که متناسب نیست . ناموافق . که یکدست و یکنواخت نباشد. که بهم نمانند. که با هم تناسب و وفق نداشته باشند. که از یک جنس نباشند.
- وصله ٔ ناجور ؛ وصله ای که با لباس از یک جنس نباشد.
|| نامناسب . ناباب .
- رفقای ناجور؛ دوستان ناباب .
ترجمه مقاله