ناحس . [ ح ِ ] (ع ص ) سال قحط. (آنندراج ). عام ناحس ؛ سال قحط. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). مجدب . (المنجد). ج ، نواحس .
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.