ترجمه مقاله

ناحوم

لغت‌نامه دهخدا

ناحوم . (اِخ ) ناحوم (به معنی تسلی ) او هفتمین انبیاء اصغر است . طور و طرز ناحوم نامعلوم است مگر اینکه او در القوش متوطن بوده و محتمل است که القوش قریه ای باشد که در محال جلیل واقع بوده . نبوتش حاکی یک مطلب و در سه باب مندرج است از آنجمله در خصوص انهدام نینوی چنان مقتدرانه و روشن نبوت مینماید که گویا خودش بشخصه برأی العین دیده ، لطافت و حسن عبارتش مورد تحسین عامه است . درخصوص تعیین زمان نبوت ناحوم آراء مختلفه است و افضل مفسرین با جرم هم رأی اند و او برآن است که ناحوم در زمان حزقیا بعد از وقوع جنگ سنخاریب در مصر چنانکه بروسوس مورخ مذکور داشته نبوت مینمود... ناحوم در خصوص فتح نوآمون و تکبر ریشاقی و هزیمت سنخاریب همچو وقایع ماضیه گفتگو می کند و نیز اشاره مینماید که در زمان او سبط یهودا باز در ملک خود بوده اعیاد خود رانگاه خواهند داشت ، و از اسیری و پراکندگی ده سبط نیز اخبار مینماید اشعیا و میکاه با آن حضرت معاصر بودند. تخمیناً یکصد سال بعد از این یعنی 606 قبل از مسیح نینوی منهدم گردید و بقایای آن شهر را که در این ایام کشف نموده از خاک درآورده اند با بیان آنحضرت مناسبت بسیار خوبی دارد. (از قاموس کتاب مقدس ص 864).
ترجمه مقاله