ترجمه مقاله

ناخذاة

لغت‌نامه دهخدا

ناخذاة. [ خ ُ ] (معرب ، اِ مرکب ) ناخذا و ناخذاه وناخذای مأخوذ از فارسی ، ناخدا و خداوند کشتی و جهاز. (از ناظم الاطباء). صاحب و خداوند ناو. (آنندراج ) (منتهی الارب ). ثم اشتقوا منها الفعل فقالوا: تَنَخَّذَ؛ یعنی ناخدا گردید. (منتهی الارب ). ج ، نَواخِذَة.
ترجمه مقاله