ترجمه مقاله

ناخن برای

لغت‌نامه دهخدا

ناخن برای . [ خ ُ ب ُ ] (اِ مرکب ) مقراض . (انجمن آرای ناصری ). از ناخن + برا (برنده ). رشیدی گوید «ناخن برا مقراض باشد و ناخن برای به بای فارسی ، مخفف ناخن پیرای ، و آن آلتی است که بدان ناخن پیرایند، و ظاهراً هر دو یک لغت است به بای فارسی » ناخن پیرا لغتی جداگانه است . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ص 2090). و نیز رجوع شود به فرهنگ نظام و فرهنگ جهانگیری و انجمن آرای ناصری :
گر بگردانی بگردد ور برانگیزی رود
بر طراز عنکبوت و حلقه ٔ ناخن برای .

منوچهری .


و اگر بدین علاج تحلیل نپذیرد آن را به منقاش بگیرند و به ناخن برای بردارند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
|| سم تراش . آلتی که نعل بندان برای تراشیدن سم اسب به کار برند. (فرهنگ شعوری ).
ترجمه مقاله