ترجمه مقاله

نادری کازرونی

لغت‌نامه دهخدا

نادری کازرونی . [ دِ ی ِ زِ ] (اِخ ) حاجی میرزا ابراهیم یا محمد ابراهیم کازرونی شیرازی متخلص به نادری ، ازشاعران قرن سیزدهم است . در اوایل عمر به شیراز آمد و به تحصیل پرداخت و «علوم حکمت طبیعی را نزد عمش که به دوران زندیه حکیم باشی مشهوری بوده است فرا گرفت » و طبیبی حاذق شد و به سال 1217 در مصاحبت محمد نبی خان شیرازی به هندوستان رفت و اموالی از نقد و جنس اندوخت و به وطن معاودت نمود و چون به شیراز بازگشت در حلقه ٔ مریدان حاج میرزا ابوالقاسم شیرازی درآمد . مؤلف فارسنامه ٔ ناصری عمر او را از 80 سال بیشتر ذکر کرده است . تاریخ وفات او را مؤلف فارسنامه 0 و مؤلف آثار عجم و هدیةالعارفین 8 و مؤلف ریحانةالادب 1250 ضبط کرده اند. مؤلف هدیةالعارفین نام این کتب را از آثار او ذکر کرده است : دیوان اشعار و مثنویات انفس و آفاق . چهل صباح . شائق و مشتاق . گلستان خلیل . مشرق العشاق . منهج العشاق . این اشعار از اوست :
گر سزد شوری ز سوز عشق در سر داشتن
کی سزد جز سوز عشقت شور دیگر داشتن
محضری آمد قوی درپاک دامان بودنم
در غمت ای پاکدامن دیده ٔ تر داشتن .

#


در همه ذرات جز خورشید روی یار نیست
لیک چشم احولان شایسته ٔ دیدار نیست
بی حضورت از حضورت نیستم یکدم جدا
کز حضورت با غیاب و با حضورم کار نیست .

#


ای ز وجود تو وجود همه
بود تو شد عین نمود همه
ای تو حبیب دل دیوانه ام
پر ز می عشق تو پیمانه ام
ای رخ جان محو جمال خوشت
رهزن دل غنج و دلال خوشت
ز آنچه بجز روی تو رخ تافتم
در همه رخ روی ترا یافتم .

#


خرم دلی که از مدد طالع جوان
بگزید عزلتی ز جهان و جهانیان
خواهی اگر فراغ برون کن تو از دماغ
سودای دهرکش نبود سود جز زیان
عنقاصفت ز جمله ٔ عالم کناره گیر
سیمرغ وار از همه کس گم کن آشیان .
ترجمه مقاله