ترجمه مقاله

نار افشاندن

لغت‌نامه دهخدا

نار افشاندن . [ اَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از گریه کردن بسوز و خون گریستن و اشک گلگون ریختن . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). کنایه از گریه کردن و اشک سرخ ریختن و خون گریستن . (آنندراج ). خون گریستن . (از شمس اللغات ). ناروان افشاندن . ناروان باریدن . (آنندراج ).
ترجمه مقاله