ترجمه مقاله

نار طور

لغت‌نامه دهخدا

نار طور. [ رِ ] (اِخ ) آتش طور. آتشی که در کوه طور بر موسی کلیم اﷲ تجلی کرد. رجوع به طور شود :
شد خضر راه بخت تو نخلی که نار طور
شمع ره کلیم شد از شاخ اخضرش .

وحشی .


ترجمه مقاله