ترجمه مقاله

ناستدن

لغت‌نامه دهخدا

ناستدن . [ س ِ ت َ دَ ] (مص منفی ) نستدن . نستاندن . نگرفتن . نپذیرفتن . مقابل ستدن :
چندانکه مروتست در دادن
در ناستدن هزار چندانست .

انوری .


قدرت بخشش اگر نیست مرا باکی نیست
قدرت ناستدن هست و ﷲ الحمد.

انوری .


ترجمه مقاله