ناسور کردن
لغتنامه دهخدا
ناسور کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ناسور کردن ریش ؛ خراشیدن ریش پیش از نضج . پیش از رسیدن آبله یا ریش پوست آن کندن و سخت بدتر کردن آن . (یادداشت مؤلف ) :
سرمست بزم ساخته چشمت پیاله را
ناسور کرده شور لبت داغ لاله را.
سرمست بزم ساخته چشمت پیاله را
ناسور کرده شور لبت داغ لاله را.
ملا درکی قمی (از آنندراج ).