ناشادکام شدنلغتنامه دهخداناشادکام شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) افسرده شدن . غمگین شدن . رنجیدن : خردمند پیری و برزین به نام دل او شد از شاه ناشادکام .فردوسی .