ناصر
لغتنامه دهخدا
ناصر. [ ص ِ ] (اِخ ) (قاضی ...) مؤلف صبح گلشن این بیت را از او نقل کرده است :
چه اعتماد کند کس به وعده ات ای گل
که همچو غنچه زبان در ته ِ زبان داری .
و جای دیگر از وی نشانی دیده نشد.
چه اعتماد کند کس به وعده ات ای گل
که همچو غنچه زبان در ته ِ زبان داری .
و جای دیگر از وی نشانی دیده نشد.