ناصیه جای
لغتنامه دهخدا
ناصیه جای . [ ی َ /ی ِ ] (اِ مرکب ) سجده گاه . (از آنندراج ) :
جایم از دیده کند عقل و چنینش دارند
هرکه را کعبه ٔ مدح تو بود ناصیه جای .
|| آنجای از پیشانی که در وقت به روی افتادن به زمین مالیده می شود. (ناظم الاطباء).
جایم از دیده کند عقل و چنینش دارند
هرکه را کعبه ٔ مدح تو بود ناصیه جای .
عرفی (از آنندراج ).
|| آنجای از پیشانی که در وقت به روی افتادن به زمین مالیده می شود. (ناظم الاطباء).