ترجمه مقاله

ناطقی استرابادی

لغت‌نامه دهخدا

ناطقی استرابادی . [ طِ ی ِ اِ ت َ ] (اِخ ) از شاعران قرن دهم هجری و از مردم استرآباد است ، در عهد سلطنت اکبرشاه به هندوستان سفر کرد و در شهر بنارس درگذشت . او راست :
حیران شده ٔ روی تو از بیم جدائی
بر هم نزند چشم به حسرت نگران است .

*


آتشم ای باغبان سوی گلستانم مبر
تا نظر در بوستانت می کنم خاکستر است .
رجوع به صبح گلشن ص 497 و قاموس الاعلام ج 6 ص 4550 شود.
ترجمه مقاله