ترجمه مقاله

ناقبول

لغت‌نامه دهخدا

ناقبول . [ ق َ ] (ص مرکب ) پذیرفته ناشده . قبول ناشده . نامقبول . مردود. (از ناظم الاطباء). نامقبول . ناپسندیده . (آنندراج ). || نفرت و کراهت داشته شده . (ناظم الاطباء). || (ق مرکب ) قبول نکرده . ناپذیرفته . پیش از آنکه قبول کنند :
خریداران که در بازار نازند
غلامان ناقبول آزاد سازند.

حکیم زلالی (از آنندراج ).


ترجمه مقاله