ترجمه مقاله

نامرعی

لغت‌نامه دهخدا

نامرعی . [ م َ ] (ص مرکب ) چیزی که ملاحظه و منظور نشده . چیزی که پاس وی را نداشته باشند. (ناظم الاطباء). مراعات نشده . منظورناشده . رعایت نگشته : اگر مواضع حقوق به امساک نامرعی دارد به منزلت درویشی باشد. (کلیله و دمنه ).
ترجمه مقاله