ترجمه مقاله

نامیدی

لغت‌نامه دهخدا

نامیدی . (حامص مرکب ) ناامیدی . نومیدی . یأس . ناامیدواری : چندین آژنگ نامیدی را در پیشانی مه آرید، آن چوب خشک اگر آژنگ نامیدی ها پرده بر پرده بر پوست او افتاده است ، اما چون فصل بهار می آید تازگیش میدهیم . (کتاب المعارف ).
ترجمه مقاله