ترجمه مقاله

ناوجه

لغت‌نامه دهخدا

ناوجه . [ وَج ْه ْ ] (ص مرکب ) ناشایست . ناروا. نامعقول . کار بیهوده و نامناسب . ناروا. نامشروع : و شما از حرص خوشی این حیات دنیا به ناوجه درمی آئید و بارهای گران بر خود می نهید. (کتاب المعارف ).
ترجمه مقاله