ترجمه مقاله

ناپاک زن

لغت‌نامه دهخدا

ناپاک زن .[ زَ ] (اِ مرکب ) زن ناپاک . زن بدکاره :
نشان بداندیش ناپاک زن
بگفتند با شاه و با انجمن .

فردوسی .


بدو گفت از این کار ناپاک زن
هشیوار با من یکی رای زن .

فردوسی .


ترجمه مقاله