ترجمه مقاله

ناکدخدا

لغت‌نامه دهخدا

ناکدخدا. [ ک َ خ ُ ] (ص مرکب ) مرد زن نگرفته و زناشوئی نکرده . عزب . (ناظم الاطباء). مقابل کدخدا. رجوع به کدخدا شود. || زن شوهرناکرده . (ناظم الاطباء). توسعاً، زن بی شوی . زن شوی ناگرفته . (یادداشت مؤلف ). دختر به خانه مانده . مؤلف منتهی الارب آرد: تحدبت المراءة؛ ناکدخدا ماند زن . || زن بیوه . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله