ناگداختهلغتنامه دهخداناگداخته . [ گ ُ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) گداخته ناشده . ذوب ناشده . مقابل گداخته . رجوع به گداخته شود: مسکه ؛ روغن ناگداخته بود. (فرهنگ اسدی ).