ترجمه مقاله

ناگذاره

لغت‌نامه دهخدا

ناگذاره . [ گ ُ رَ / رِ ] (ص مرکب ) غیرنافذ. (ناظم الاطباء). || بن بست . بدون منفذ. که گذرگاه و منفذی ندارد.
- سوراخ ناگذاره ؛ سوراخی که بن آن بسته باشد و به سوی خارج راهی نداشته باشد. (ناظم الاطباء). که بادرو و دررونداشته باشد. که از سوئی به سوی دیگر به هوا متصل نشود. (یادداشت مؤلف ): مشکاة؛ سوراخ ناگذاره که چراغ نهند در وی . (منتهی الارب ).
- کوچه ٔ ناگذاره ؛ کوچه ٔ بن بست که گذارگاه نداشته باشد. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله