ترجمه مقاله

نباغه

لغت‌نامه دهخدا

نباغه . [ ن َب ْ با غ َ ] (ع ص ) تأنیث نباغ است . (از منتهی الارب ). رجوع به نباغ شود. || محجة نباغة؛ راه گردناک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). یثور ترابها. (معجم متن اللغة) (اقرب الموارد). || (اِ) هبریة. (اقرب الموارد). سپوسه ٔ سر. || اِست . مقعد. (از معجم متن اللغة) (از اقرب الموارد). دبر. نشستگاه . کون . || گروه خوارج . (ناظم الاطباء): نبغت علینا نباغة؛ خرج علینا منهم خوارج . (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله