ترجمه مقاله

نتاسیدن

لغت‌نامه دهخدا

نتاسیدن . [ ن ِ دَ ] (مص ) مصدر نتاس باشد بمعنی فراغت کردن و خوشحال بودن و عمر را به فراغت گذرانیدن . (برهان قاطع). خوبی . خوشی . به فراغت گذرانیدن . (انجمن آرا). خوشحال بودن . خرم بودن . کامران بودن . خشنود بودن . راضی بودن . فراغت داشتن . با فراغت و آسایش زیست کردن . (ناظم الاطباء). ظاهراً مصدر منفی از «تاسیدن » است .(حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). رجوع به تاسیدن شود.
ترجمه مقاله