ترجمه مقاله

نحط

لغت‌نامه دهخدا

نحط. [ ن َ ] (ع اِ) آواز اسب و شتر از گرانی و ماندگی . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). || (مص ) آواز کردن و نالیدن اسب از ماندگی و تعب . (از اقرب الموارد). نحیط. (از المنجد). || سرزنش نمودن وقت سؤال . (منتهی الارب ) (آنندراج ). زجر کردن سائل را هنگام سؤال . (از اقرب الموارد) (از المنجد). || سخت دم زدن گازر وقت جامه بر سنگ زدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). || تردد کردن گریه در سینه بی آشکارگی آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از المنجد). نحاط. نحیط. (المنجد). || زفیر برآوردن و بانگ کردن . (ناظم الاطباء). رجوع به نحیط شود.
ترجمه مقاله