ترجمه مقاله

نخراز

لغت‌نامه دهخدا

نخراز. [ ن ُ ] (اِ) بزی را گویند که پیشرو گله و رمه ٔ گوسفند باشد. (جهانگیری ) (برهان قاطع) (آنندراج ). بز پیش آهنگ گله . (ناظم الاطباء). عربان آن را کراز خوانند. (برهان قاطع)(آنندراج ). آن را نهاز نیز گویند. (فرهنگ نظام ) (انجمن آرا). نهاز. پیشرو گله . (فرهنگ خطی ) :
سپه دشمن او را گله ای دان که در او
نه چراننده شبان است و نه ره جو نخراز.

فرخی (از جهانگیری ).


ترجمه مقاله