ترجمه مقاله

نخورش

لغت‌نامه دهخدا

نخورش . [ ن َخ ْ وَ رِ ] (ع ص ) جروٌ نخورش ؛ سگ بچه ٔ به حرکت آمده . (منتهی الارب ). توله سگ به حرکت آمده . (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || کلب نخورش ؛ سگ بسیارخارش ، یا آن خبیث مقاتل است . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). سگ جنگجو. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله