ترجمه مقاله

نخیز

لغت‌نامه دهخدا

نخیز. [ ن َ ] (ص ) مردم فرومایه و کمینه . (برهان قاطع). پست . دون . ناکس . (ناظم الاطباء). || (اِ) کمین . (ناظم الاطباء). رجوع به نخیزگاه شود. || تخمدان و قلمه زار. (ناظم الاطباء). || (ص ) درشت . گنده . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله