ترجمه مقاله

نخ دادن

لغت‌نامه دهخدا

نخ دادن . [ ن َ دَ ] (مص مرکب ) نخ دادن شیره ٔ قند و شکر و غیر آن ؛ چون شیره را نیک بجوشانند تا به قوام آید سپس با قاشق قدری از آن برگیرندبه شکل رشته های نخ باشد، گویند نخ داده است . || به درازا کشانیدن دعوی یا جدال کسی را با تحریک کردن او. (یادداشت مؤلف ). رجوع به کش دادن شود.
ترجمه مقاله